سه راه برای جلوگیری

بررسي پوشش هاي سطحي و سقفي

سه راه برای جلوگیری

۱۵ بازديد
یک خطای اساسی در مسیر پیشروی با هدف بیشتر و زندگی در زندگی که ما هوس می کنیم انجام می دهد کاری است که فکر می کنیم "باید" انجام دهیم. این "باید" ممکن است براساس کاری باشد که همکاران ، همسایگان یا اعضای خانواده ما انجام می دهند. یا آنچه آنها به ما گفتند ، مستقیم یا غیرمستقیم ، که باید انجام دهیم. یا - به طرز موذیانه ای - آنچه ما فکر می کنیم آنها فکر می کنند باید انجام دهیم. باید اغلب تحت تأثیر رسانه های جمعی قرار گیرد. از این تعداد ، تعداد زیادی از تبلیغات را می بینیم: تعداد متوسط ​​تبلیغاتی که یک روز می بینیم به صورت تصاعدی در حال افزایش است ، از حدود 500 در دهه 1970 به 10،000 در اوایل دهه 2020 ، بدون اینکه کم بینایی باشد. برخی از تبلیغات مستقیماً به ما می گویند که تبلیغ کنندگان چه فکر می کنند باید انجام دهیم. برخی دیگر شامل داستانهای توسعه یافته حرفه ای هستند که ممکن است کمتر آشکار باشند اما در تأثیرگذاری بر انتخاب های ما بسیار مؤثر هستند. فقط در مورد تصاویر "خانواده" به تصویر کشیده شده در تبلیغات قهوه ، سس ماکارونی یا مینی بوس یا تصاویر "حرفه ای" در تبلیغات لپ تاپ یا باند پهن فکر کنید. من حدس می زنم که مردم ، فعالیت ها و/یا ارزش های برجسته در تبلیغات لزوماً با تصویر شما از بهترین خود مطابقت ندارند. بدون شک این که این چهره ها و لباس های سفید از هوا استفاده شده اند. و چمن چه کسی به نظر می رسد؟ گتی در قاتل کور ، مارگارت اتوود توصیه می کند ، "باید یک کلمه بیهوده باشد. این در مورد آنچه اتفاق نیفتاده است. متعلق به یک جهان موازی است. در بعد دیگری از فضا تعلق دارد. " تا زمانی که نتوانیم به ابعاد دیگری تبعید کنیم ، حداقل می توانیم در شناخت استراتژی های لازم و ساختمانی بهتر شویم تا از گرفتن آن جلوگیری کنیم. باید یک مسئله بعد ما باشد. مفهوم کاری که باید انجام دهیم فقط می تواند از گروه ها ایجاد شود. گاهی اوقات گروه مفهوم آنچه را که باید انجام دهیم ارائه می دهد. بعضی اوقات فقط تخیل یا تفسیر ما از هنجارهای گروهی است. بسیاری از چیزهای خوب ناشی از بخشی بودن و شناسایی با گروه ها ، خواه یک محله ، کار یا تیم ورزشی ، انجمن مذهبی ، شبکه فال یا موارد دیگر است. بیشتر برای Youmga فراموش نشدنی است: "ترامپ پس از اینکه او را در حساب کاربری Super Bowlkanye West's X در حساب X Super Bowlkanye West Dark می کند ، تیلور سویفت را مسخره می کند ، بعد از اینکه هیتلر را تحریک می کند ، جیب در تعرفه های تیلور سوئیفتروپ به روزرسانی های زنده: ایالات متحده استیل و Alcoa بعد از بازار پیش از بازار پیش می روند. ترامپ تعهد می کند 25 ٪ از فولاد و آلومینیوم تعرفه های نزولی هر یک از این وابستگی های گروهی باریک بودن آنچه را که ما ممکن است یا مطلوب می بینیم ، است. در واقع ، "فکر گروهی" یک پدیده روانی شناخته شده است که توسط آن گروه ها تصمیمات زیر حد را به سادگی برای حفظ هماهنگی می پذیرند. منشأ گروهی مبتنی بر گروهی مهم است که تشخیص دهیم زیرا ما خودمان را برای مقاومت در برابر آن آماده می کنیم وقتی که رفتار هدف ما را مقابله می کند. چرا ما در Castinglet قرار می گیریم ، در نظر می گیریم که چرا این ایده های گروهی که باید انجام دهند می توانند چنین انتخابی را انجام دهند. نکته: تصادفی نیست! سازمانها در درجه اول برای تراز کردن عمل توسط گروهی از افراد طراحی شده اند و در صورت عدم تغییر یا اختلاف نظر در سرعت یا جهت ، تراز ساده ترین است. بنابراین سازمان ها تمایل دارند که تشویق ، پاداش و حتی بخواهند که ما هیچ کاری متفاوت از آنچه دیروز انجام دادیم یا آنچه همکاران ما انجام می دهند انجام دهیم. شما ممکن است این را به عنوان "زیرا ما همیشه این کار را انجام داده ایم" تشخیص دهید. سازمانهای مختلف مطمئناً از سویه های مختلف این بیماری رنج می برند (یا از آن لذت می برند) ، اما حتی ابتکاری ترین و سریعترین حرکت نیز باید هنجارهایی برای شکل دادن به رفتار اعضای خود داشته باشد. به ویژه در میان نرخ تغییر امروز ، روشی که "ما همیشه آن را انجام داده ایم" اغلب بهینه نیست. گتی Meighan Newhouse هدفمند "غیرقانونی" به یاد می آورد که با یک مشتری در یک پروژه تحول کار می کند. مثل همیشه ، آنها با روند کار شروع کرده بودند و مراحل تیم را در یک فعالیت تجاری خاص بررسی می کردند. یک قدم خاص به عنوان دست و پا گیر پرید ، بنابراین نیوسهاوس پرسید که چرا این کار را انجام داده است. تیم مشتری ساکت بود ، و سپس یک نفر گفت ، "[یک همکار سابق] به ما گفت که این کار را انجام دهیم." قبل از اینکه Newhouse بتواند بیشتر سؤال کند ، یکی دیگر از اعضای تیم مشتری فریاد زد ، "[که همکار سابق] پنج سال در اینجا کار نکرده است!" هنگامی که شروع به جستجوی آن کردید ، این نوع باید بسیار گسترده است. و جای تعجب آور نیست که ، شانه ها غالباً فوق العاده بی فایده هستند! سعی کنید هر زمان که می توانید آنها را شناسایی و خنثیسازی کنید. یک شکل خاص صریح از باید در معیارهای عملکرد مانند اهداف فروش ، انتظارات خروجی یا استانداردهای کیفیت باشد. اما همچنین در خارج از روز کاری در قالب تلفن های ما به ما می گوید که بیشتر راه برویم ، همسران ما که به دنبال محدودیت هزینه در خانوارها هستند ، یا یک هیئت داوطلب که ما را ملزم به جمع آوری پول معینی می کند. همچنین انتظارات صریح اما قابل اندازه گیری کمتری وجود دارد که ما از کودکی ادغام کرده ایم ، مانند "کار سخت" و "سخاوتمندانه". این انتظارات نه تنها شیوه سرمایه گذاری وقت ، انرژی و توجه خود را محدود می کند (اغلب بدون آگاهی ما) بلکه طیف محدودی از نتایج را نیز به خود اختصاص می دهد ، که می تواند منجر به تأکید بیش از حد بر عناصر کمی خاص از ورودی ها و نتایج ما شود. ونسا باربوننی هالیک ، کارآفرین مد و لوکس ، فشار این شانه ها را احساس می کند و می گوید: "این سخت است زیرا در مجموع ما هنوز هم نتایج را به روشی باریک اندازه می گیریم. من آگاه هستم که بهزیستی تیم من ، دستمزد زندگی تأمین کنندگان و لذت مشتریان از محصولات ما تأثیر بسیار مستقیم بر بقا و سودآوری ما دارد. اما اکثریت قریب به اتفاق سرمایه گذاران صرفاً می خواهند روند نزولی در هزینه واحد را ببینند و پیشرفت به سمت سودآوری را تسریع کنند. " مطمئناً این اقدامات خط پایین مهم است و رهبران هدف محور واضح هستند که باید که مطابق با تأثیر مورد نظر خود ، از شاخص های مالی سیاه و سفید که تمایل به تمرکز روی آنها دارند ، ظریف تر باشد. چگونه باید خودمان را متوقف کنیم مانند هر مشکلی ، تشخیص اینکه چه زمانی خودتان باید اولین قدم باشید. و به سادگی گوش دادن به کلمه "باید" یک مکان شروع عالی است ، اگرچه می تواند سخت تر از آن باشد که به نظر می رسد. این چهار روش را امتحان کنید تا از زندگی خود که می خواهید زندگی کنید ، خودداری کنید. 1. کلمه "باید" را با ‘من دوست دارم ..." این ترفند ساده جایگزینی می تواند راهی قدرتمند برای آشکار کردن ‘باید به صورت نادرست باشد. گفتن اینکه شما دوست دارید کاری انجام دهید که مطابق با آنچه برای شما مهم نیست ، احتمالاً احساس ناراحتی می کند. البته ، ممکن است در روز ما مواردی وجود داشته باشد که ما باید انجام دهیم که دوست نداریم ، اما هنوز هم با آنچه در نهایت به دستیابی به آن اهمیت می دهیم مطابقت دارد. به نظر من این تعویض برای آن کارها بد نیست. این مواردی است که واقعاً بر خلاف منافع ما ، خواسته های واقعی یا ارزش های شخصی است که با شنیدن خودمان می گویند "من دوست دارم ...". 2. خود را با همکاران و دوستان با ارزش ها احاطه کنید. گرفتن هنجارها از افرادی که خودمان را با آنها احاطه کرده ایم ، طبیعی و اجتناب ناپذیر است. بنابراین در مورد اینکه این افراد چه کسی هستند ، انتخاب استراتژیک کنید. با افرادی که تمایل شما برای فعالیت بدنی بیشتر ، خلاقیت بیشتر در سبک رهبری خود ، یک تمرین منظم ذهن آگاهی یا افزایش توجه محیط زیست در شیوه های تجاری خود را گذرانده اید ، وقت بگذارید. و سپس اجازه دهید مثال آنها به فشار همسالان مثبت تبدیل شود ، شما را به روشی که می خواهید کار کنید و زندگی کنید باید باشد. 3. شانه های خود را جایگزین کنید. با تعیین اهداف کمی و/یا کیفی برای رفتارهایی که می خواهید کارهای بیشتری انجام دهید ، شانه های خود را صریح دهید. به جای "من باید کمتر بنوشم ،" فقط 5 نوشیدنی در هفته نوشیدن و پیگیری آنها را انجام دهم. به جای فکر کردن ، "من باید هفته ای یک بار با همه اعضای تیمم ملاقات کنم ،" یک مکان نگهدارنده هفتگی را در تقویم خود قرار دهم تا هر روز دوشنبه یک برنامه تهیه کنم تا از هر گزارش مستقیم بپرسد که چه پشتیبانی در آن هفته برای آنها مفید خواهد بود. این سبک های عمدی و خاص تر می توانند تصفیه شوند تا سرمایه گذاری های مؤثر و مؤثر از زمان ، توجه و انرژی شما با نتایج حاصل از این امر مطابقت داشته باشند. 4. با شکست راحت شوید. باید ما را از ترس جهانی بشر از شکست محافظت کند. اگر ما آنچه را که ما انجام می دهیم انجام می دهیم ، "اگر این نتیجه را نداشته باشد که ما امیدوار بودیم ، نمی توانیم سرزنش کنیم. اما در دنیای امروز ، شیوه های کار و زندگی ما همچنان با سرعت پیچ و خم تغییر می کنیم و باعث می شود بسیاری از کارهای قدیمی ما قدیمی باشد. در بسیاری از موارد ، این در واقع برای تجارت ، شهرت ، روابط و/یا بهزیستی ما خطرناک است تا به روشی که ممکن است سالها یا دهه ها قبل آموخته باشیم ، پیش برویم. بنابراین با این ایده راحت شوید که بهترین رویکرد در زمینه مدرن امتحان کردن چیزهای جدید است ، تشخیص اینکه آنها ممکن است شکست بخورند ، اما حداقل تکرار اشتباهات قدیمی نخواهد بود. از این گذشته ، ‘جنون بارها و بارها همین کار را انجام می دهد و انتظار نتایج مختلف را دارد ،" به قول ریتا مای براون (نه ، نه انیشتین ، همانطور که فکر می کنید باید استناد می کردم). برای نزدیک شدن به داشتن همه ، زندگی در خدمت منافع خود ، و همچنین تیم و خانواده و جهان در اطراف شما ، جهانی بودن شانه ها را بشناسید. و سپس شروع به ریشه کن کردن آنها یا تغییر مجدد آنها کنید تا سرمایه گذاری های زمان ، توجه و انرژی خود را با آنچه در واقع به آن اهمیت می دهید ، بهتر تراز کنید. این یک ابزار عملکردی قدرتمند است: کاهش اصطکاک و فراهم کردن منبع قدرتمند انگیزه برای انجام کارهایی که بیشترین اهمیت را دارد. مرا در LinkedIn دنبال کنید. وب سایت من یا برخی از کارهای دیگر من را در اینجا بررسی کنید. نل دریک DebevoiseFollowingnell Derick Debevoise یک سخنران پر جنب و جوش ، جامع و زمینی ، مربی ، تسهیل کننده ، مدیر عامل ، مشاور و نویسنده است. او در مورد تحول فردی به عنوان مسیری به سمت روشهای عادلانه تر ، سالم تر و مؤثرتر برای رهبری و زندگی می نویسد. مطالعات Debevoise در هاروارد ، کلمبیا ، دانشکده بازرگانی لندن و کمبریج به همراه تجربه در چهار قاره ، در صنایع و بخش ها ، او را مطلع می کند. کار ، از جمله کتاب پرفروش بین المللی او ، در مرحله اول: پیدا کردن شجاعت برای رهبری هدفمند و الهام بخشیدن به اقدام. کتاب بازی Party Partion Partion Partion یک ابزار در دسترس برای متخصصان هدف برای استفاده از این چارچوب است. در یک مربی ، دانشکده Equus و Gcologist ، Debevoise ادغام علوم اعصاب ، تحقیق و داده ها و خرد باستانی اسب ها برای ارائه یادگیری همهجانبه و تحول گرا برای مدیران است. و تیم ها او شریک زندگی با هدف و بنیانگذار موسسه رشد هدفمند است. او که همیشه آماده بسته بندی حمل و نقل است ، او عاشق سفر به همان اندازه نوازش های آرام با همسر و دو مینی برندولز ، که توسط یک رمان و چای عالی یا شراب ایتالیایی تقویت شده است. "> * استانداردهای تحریریه * تحسین های فوربس
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.